سفارش تبلیغ
صبا ویژن
""""""""""""
وبلاگافکت نوار وضعیت
"""""""""""""

چیزی شبیه سکوت....
چیزی شبیه سکوت فریاد حروفی است که در حلقوم جان قلم مانده اند! نمی گویم سکوت است که فریاد بی قراری روزهای بی کسی است فریادی به اوج سکوت و سکوتی به عمق دریای تنهایی....

 

تو بهتر از من می دانی که بلاها سکوی پرواز آدمی است؛

بدون بلا هر انسانی شاکر است و ممنون؛

اما با جاری شدن باران رحمت رنجها کیست که بدون

 چتر صبر به مقام عبودیت برسد؟

پس روشن است که گرفتن ها بیشتر از دادن ها ، نعمت است ،

که تنها رحمتش در دادن ها خلاصه نمی شود.

و او اگر مولایم علی که هستی ام فدایش باد به رنج

و بلای مال و ثروت مبتلا می کرد، جای تعجب بود؛

آزمایش با بلایی که قهرمانش؛ مولایم علی را می گویم؛

فهرمانش علی همواره بر سکوی اول آن، قدرت نفس کشیدن را حتی

از فرشتگان ربوده است ؛ تعجب دارد.

او که مرد میدان سخاوت و شیر بیشه شجاعت است چگونه با مال و جان

آزمایش شود؟

و مولایم علی که قربان خاک قدم آسمانیش شوم؛

 نه با بلای نقص مال و جان که با رنج فاطمه اش اوج گرفت...

و حسین در کربلا با اعظم رنجها و بلاها به مقام تکریم با شهادت پذیرایی شد.

آه کربلا! آه دست کشیدن ها و خود را ندیدنها،

دست کشیدن از که؟ از علی اکبر؛ از عون و جعفر،

و خلاصه از عباس!

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین!

که وقتی صدای یا اخایش سکوت کربلا را شکست، مولایمان حسین

کمرش شکست و آثار شکستگی در چهره اش هویدا شد....

همه می گویند کربلا پر از هیاهو بود، پر از هلهله ، پر از فریاد!

اما این همه فریاد برای عاشورائیان سکوت بود،

سکوتی به پهنای روزگار و به وسعت دریای عشق!

سکوت ،

فریادی شبیه سکوت، سکوت از یاری کردن و سکوتی از تعلل و غفلت!

در کربلا تنها یک فریاد به پا بود که این فریاد جز در سکوت عاشورا به گوش

نمی رسید، آری فقط یک فریاد:

هل من ناصر ینصرنی، هل ذاب یذب عن حرم الرسول....

و این فریاد تا قیامت در صحرای زندگی طنین انداز است....

 


[ سه شنبه 92/6/5 ] [ 12:10 صبح ] [ ع. الف . ضاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

........................



........................
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
""" ........
///